هواداران سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما)
۱۷ اگست ۲۰۲۳



فاشیسم تمام عیار طالبانی،
تحفۀ اهدائی امپریالیسم و ارتجاع به مردم افغانستان
(۳)

ــ قرارداد غیرقانونی استخراج معادن فلورایت و فیروزۀ ولایت اروزگان:
بنا به گزارش وزارت معادن و پترولیوم طالبان، معادن فلورایت ساحات سوربند، اولوم باغ، حصار و معدن فیروزه ساحۀ اورین نالۀ ولایت ارزگان به روز چهارشنبه مؤرخ ۱۴سرطان ۱۴۰۲ش بابت استخراج غارتگرانه به شرکت های ذیل به قرارداد سپرده شد:
۱ــ "شرکت استخراج و پروسس "احمد سبحان" با پرداخت ۵۱ فیصد مفاد برای طالبان و ۴۹ فیصد مفاد شرکت، برندۀ معدن فلورایت ساحۀ حصار و با پرداخت ۶۰ فیصد مفاد به طالبان و ۴۰ فیصد مفاد شرکت برندۀ معدن فلورایت ساحه اولوم باغ؛
۲ــ شرکت ساختمانی استخراج و پروسس شرق نفرایت با پرداخت۶۱ فیصد مفاد طالبان و ۳۹ فیصد شرکت برندۀ معدن فلورایت ساحه سوربند؛
۳ــ شرکت ازره گرین ستون با پرداخت ۶۳ فیصد مفاد طالبان و ۳۷ فیصد مفاد شرکت برند معدن فیروزۀ ساحۀ اورین نالۀ ولایت اروزگان.

ــ معدن طلای راغستان بدخشان میراث پدری طالبان محلی:
طبق گزارش رسانه ها به نقل از باشندگان و مقام های محلی دولت پوشالی غنی در بدخشان، طالبان کنترول معدن طلای راغستان را به دست دارند و هر هفته مقادیر زیادی طلا از این معدن به دست می آورند.
بنا به گزارش سانه های داخلی و خارجی به استناد مقام‌ های محلی دولت غنی در این ولایت، مولوی نجیب ‌الله از زورمندان محلی طالبان در بدخشان کنترول این معدن را از سال ۱۳۹۰ شمسی بدین‌ سو در دست دست دارد. دولت مزدور غنی نتوانست این معدن را از ادارۀ طالبان بیرون بکشد.
در پیوند با این، یک متنفذ قومی ناشناس  در بدخشان اظهار داشت که از ۱۲ سال بدین‌ سو عواید معدنِ طلای راغستان به جیب مولوی نجیب از فرماندهان محلی طالبان می‌ رود. مولوی نجیب در دوران اشغال ۲۰ سالۀ کشور با گروه های القاعده، انصارالله تاجیکستان، اویغور های چین و‌ داعش رابطه داشت و عواید به دست آمده از طلای راغستان را با این گروه‌ ها تقسیم می‌ کرد.
این بزرگ قومی گفت که پس از تسلط طالبان در افغانستان و کنترول کامل معدن از سوی مولوی نجیب، اکنون ۴۰۰ عراده ماشین سکواتور، ۸۰۰ عراده موتر باربری، ۸۰۰ پایه پمپ آب کشی و ۱۲ هزار کارگر در معدن راغستان مشغول استخراج طلا استند.

ــ تصویب قرارداد معادن آهن ولسوالی غوریان هرات و معدن سرب ولایت غور:
قرارداد چهار بلاک معدن آهن ولسوالی غوریان هرات و یک بلاک معدن سرب ولایت غور به ترتیب با شرکت های زیر از سوی رهبر امارت اسلامی به تاریخ ۱۶ اسد سال روان تصویب شد:
1ــ با "شرکت وطن درخشان" که ۷۰ فیصد سهامدار آن "شرکت سازه های صنعتی آذاران" ایرانی است؛
۲ـ با شرکت "ساحل شرق میانه" که شرکت های "درۀ نور" افغانی و "ایپکول" ترکی هر کدام ۱۵ فیصد سهامدار آن می باشند؛
۳ـ با "شرکـت ملی شمش" بـا سهام ۳۵ فیصدی شرکت های غـارتگـــر (GBM)" و (AD Resources) انگلیسی که در آن ۳۵ فیصد سهم دارند؛
۴ـ با "شرکت باختر فولاد" که شرکت های "احیای سپاهان" و "پارسیان" ایرانی در آن ۴۹ فیصد سهامدار می باشند.
۵ــ در ضم این مناقصه، یک بلاک معدن سرب ولسوالی تولک ولایت غور از مجموعۀ چهار بلاک آن به "شرکت افغان اِنویست" به قرارداد داده می شود.
قابل ذکر است که طی چهار و نیم دهۀ اخیر تاریخ پرتلاطم کشور ما، جریان انباشت سرمایه در بخش های متعدد صنعتی، تجارتی، بانکی، ساختمانی، معادن، مواصلات، مخابرات به گونۀ غیرشفاف صورت گرفته و از سرمایۀ جرمی ــ مافیائی و کمپرادوری ترکیب یافته و با سرمایۀ مالی بیرونی عمدتاً کشور های اشغالگر و همجوار، گره خورده است. در این میان، بنا بر عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی، جنگ و ناامنی، جای بورژوازی مستقل ملی صنعتی، صادراتی و مالی کشور ما خالی است.
با چنین ضعف و به حاشیه رانده شدن بورژوازی ملی، شرکت های استثمارگر و غارتگر افغانی برندۀ قرارداد های فوق، در نقش دلال و کارگزار شرکت ها و سهامداران تاراجگر بیرونی و به مثابۀ شرکای بومی دزدان بیرونی سرقت ثروت ملی مردم افغانستان، در کنار رهزنان طالبان نقش غارتگرانه و خائنانه داشته و دارند.

سوم ــ سود بردن از سرمایۀ مافیائی:
سران و فرماندهان محلی طالبان آدم هائی اند قسی القلب فاقد ذره ای احساس انسانی و ملی. با این خصائل نکوهیده، تعدادی از رهبران و فعالان محلی این گروه جنایتکار در تعدادی از ولایت های کشور به سرمایۀ مافیائی و جرمی (تولید، پراسیس و قاچاق مواد مخدر و سائر اشکال قاچاق) در پیوند با مافیای بومی و بیرونی دست یافتند. قبل از رسیدن مجدد طالبان به قدرت در دو سال قبل، عواید مافیائی و جرمی سالانۀ گروه مافیائی طالبان در حدود ۵۰۰ تا ۶۵۰ میلیون دالر گزارش می شد. از ابتدای برگشت اجیران قراردادی طالبان به سریر امارت در دو سال قبل، این گروه به رغم اعلام ریاکارانۀ منع کشت کوکنار توسط امیرالمؤمنین نامرئی و خودخواندۀ این گروه، با فراغت خاطر در سایۀ حاکمیت و تفنگ هایش سالانه سهم بزرگ تری از تجارت مرگ چندین میلیارد دالری را در جنب سائر حلقه های مافیائی بیرونی دریافت می کند.
گزارش ملل متحد در سال قبل مبنی بر ازدیاد میزان تولید تریاک، چرس و مواد مخدر صنعتی  افغانستان و گزارش اخیر توأم با تردید دولت تاجیکستان، هر دو از ازدیاد تولید و قاچاق تریاک، هروئین، چرس و مواد مخدر صنعتی در افغانستان تحت سیطرۀ طالبان، خبر می دهند. حال با این گستردگی ساحۀ گردش بدون مانع سرمایۀ مافیائی در گسترۀ افغانستان، سهم سالانۀ طالبان از این عاید چندین میلیارد دالری، به میلیارد ها دالر می رسد. با این عواید سرشار از این مجرای غیرتولیدی، تعدادی از رهبران و فرماندهان ارشد این گروه در ولایت ها و در مجموع کشور، در زمرۀ افراد ذی نفوذ مافیای ترویج دهندۀ مواد مخدر محسوب می شوند.

چهارم ــ عواید دولتی و ستاندن اجباری عشر و زکات:
به مثابۀ یک نیروی غارتگر و ستمگر غیرمولد، ملیشه های تفنگ به دوش ژولیده موی و فرماندان مافیائی زورگوی و ستمگر طالبان در قیافۀ طلبه ها و ملایان سفاک عبوس، از آغاز ورود مسلحانۀ شان به محلات، برای تأمین مالی گروه خود، علاوه از موارد فوق الذکر، در خلأ قدرت دولتی در دوردست ها دست به کنترول و غارت عواید گمرکی، معدنی، ترانسپورتی و مالیاتی، و اخاذی از مردم تحت نام عشر و زکات می زدند.
پس از برگشت مجدد این گروه مزدور و خیانت پیشه به قدرت طبق برنامۀ امپریالیسم جنایتگستر و طالب پرور امریکا و شرکای جنایاتش، علاوه از خون آشامی و غارتگری که در فوق تذکر آن رفت، در حالی که خود فاقد ذره ای وجاهت ملی و اجتماعی است، نه به منظور تأمین هزینۀ خدمات دولتی به مردم و یا تدارک سرمایۀ توسعه ئی، در اشکال اخذ اجباری عشر و زکات از مردم و ستاندن مالیه از کسب و کار های کوچک و متوسط، جایداد ها و... مزید بر غارت عواید گمرکی، ترانسپورتی و تجارتی و مخابراتی و...، مصروف مکیدن خون از بدن بی رمق ضعفاء، و زنجبران بینوا و بیکار کشور است.
در حالی که فقر و گرسنگی مطلق در افغانستان تحت سیطرۀ مزدوران فاشیست طالبی امپریالیسم جنایتکار بیداد می کند و همین دیروز گزارش شد که طبق یافته های سازمان "برنامۀ جهانی غذا"، ۲۹ میلیون شهروند افغانستان به کمک نیاز دارند. در میانۀ این فقر و تنگدستی نفوس کشور، اکثریت مطلق مردم گرسنه از بیکاری گسترده در رنج و عذاب اند و طبق گزارش رسانه ها، حتی لقمۀ ناچیز امدادی مؤسسات کمکی نیز توسط طالبان از آنان دریغ شده و ربوده می شود و از اراده و برنامۀ توسعه ئی و اشتغال زائی در کشور نیز خبری نیست، این گروه خودفروختۀ خون آشام فارغ از آلام و مصائب هولناک مردم کشور خود، طی این مدت دو سال منابع سرشار چهارگانۀ فوق الذکر را در خدمت خونریزی ماشین پرخرج سرکوب و کشتار خود قرار داده است و یا به طور مشترک همراه با دزدان و یغماگران بومی و بیرونی به تاراج منابع طبیعی کشور که یگانه وثیقۀ توسعۀ پایدار اقتصادی بر پایۀ منافع علیای ملی و منافع اکثریت زحمتکش و مولد جامعۀ ما در صورت وجود یک اداره و ارادۀ ملی ــ مردمی است، پرداخته است.
ادامه دارد